من تبليغات را نه به عنوان سرگرمي يا نوعي هنر، بلكه به عنوان يك اطلاعرساني ميبينم. وقتي يك آگهي تبليغاتي را مينويسم، نميخواهم بگوييد كه آن را خلاقانه ميبينيد، بلكه دوست دارم آن را آنقدر جالب بيابيد كه محصول موردنظر را بخريد. وقتي اسكينيز سخنراني ميكرد، مردم ميگفتند: "چقدر خوب سخنراني ميكند"اما وقتي كه دموستنس سخنراني ميكرد، آنها ميگفتند: "بيايد در برابر فيليپ بايستيم."در كتابم با عنوان اعترافات يك مرد تبليغاتچي كه در سال 1963 منتشر شد، داستان چگونگي پيدايش شركت اگيلوي و ماثر و اصولي را كه موفقيت اوليه ما بر آن مبتني بود بيان كردم. آنچه كه زماني چيزي بيش از يك بوتيك تبليغاتي مبتكر در نيويورك نبود بعدها تبديل به يكي از چهار شركت بزرگ تبليغاتي در جهان با 140 شعبه در 40 كشور جهان شد. اصول ما به نظر كارا بود. اما من اينك پيرتر از آنم كه يك مجلة فرانسوي مرا به عنوان تنها بازمانده از گروه مرداني كه به ظن آنها در خدمت انقلاب صنعتي بودهاند در كنار آدام اسميت، اديسون، كارل ماركس، راكفلر، فورد و كينز قرار دهد. آيا سن زياد، از كيفيت كار من براي نوشتن درباره تبليغات د
. مایکل پورتر در سال ۱۹۹۰ با کتاب "مزیت رقابتی ملتها" به عنوان پایهگذار نظریه مزیت رقابتی مطرح شد. بر اساس دیدگاه وی این است که برای موفقیت یک کشور در تجارت جهانی، نمیتوان تنها به مزیتهای نسبی آشکار شده بسن ده نمود بلکه اقتصادها میباید از طریق شناخت وضعیت و ساختار خود و ظرفیتسازی، به خلق مزیت پرداخته و با فراهم آوردن بسترهای سرآمدی جهانی و شرایط کارآیی رقابتی، به فعالان اقتصادی اجازه دهند همگام با هدایت دولت، حوزههای جدیدی در تجارت جهانی را به خود اختصاص دهند. در این دیدگاه نقش وجودی عوامل تولید به معنای سنتی آن رو به کاهش میگذارد و همچنین فرصتهایی که فضای جهانی شدن در اختیار بنگاهها و دولتها قرار میدهد، موجب شکسته شدن محدودیتهای پیشین میشود. هدف تئوری مزیت رقابتی صحه گذاشتن بر نقش حساس بازار رقابتی و کاهش هزینههای تولید و ایجاد تنوع در تولیدات جهت پیدایش برتری در رقابت های اقتصادی است. همچنین وجود مزیت رقابتی در بازاریابی موجب افزایش و حفظ سهم بازار و دستیابی به رهبری بازار می گردد. مؤلفههای مفهوم مزیت رقابتی شامل موارد ذیل است: *ارزش آفرینی *بازار
نظرات